برای محو کردن پیام کلیک کنید.
برای محو کردن پیام کلیک کنید.
تصویر خبر 1180

طبق صحبت شما قانون حمایت از کودکان بی سرپرست و بدسرپرست فعلی، پاسخگوی مشکلات فقهی و حقوقی کودکان بدسرپرست نیست. پیشنهاد شما در این رابطه چیست؟

این قانون فرزندخواندگی برای 13 درصد کودکان بی سرپرست مناسب است. امّا پاسخگوی 87 درصد کودکان بدسرپرست نیست. بحث ما در اینجا این است که اوّلاً وقتی ما 87 درصد بدسرپرست داریم نسب را نابود نکنیم.ثانیاً این اتفاق نیافتد که کسی کودک را در بدو تولد یا قبل از تولد خریداری کند و شناسنامه هم به نام خودش باشد و نسب کودک به طور کلّی فرو پاشد. این اتّفاقی است که به هر حال در جامعه می افتد. یعنی بعضی ها به هر طریقی نیاز خود به کودک را مرتفع می کنند. که احدی هم از این موضوع باخبر نمی شود.با توجّه به اینکه بر اساس آمار بهزیستی کشور، رابطه متقاضیان فرزند ده به یک است. یعنی ده متقاضی کودک داریم و یک کودک در بهزیستی. و از سوی دیگر سالانه بین 1000 تا 1500 کودک واگذار می گردد. بنابر این آمار متقاضیان کودک، سالانه بالغ بر 15000 نفر می شود که می بایست نیاز این متقاضیان به صورت ضابطه مند و قانونمند حل گردد. یعنی اگر کسی کودک خود را نمی خواهد به طور قانونی اعلام کند و کسی هم که خواهان کودک است به طور قانونی درخواست بدهد و کودک را (با رعایت حقوق مادی و معنوی کودک) از او دریافت کند. از این رو ضروری است در اسرع وقت، برای کودکان بد سرپرست لایحه ای که مشروعیّت آن برگرفته از سنّت مهجور نبوی است، به صورت مستقلّ تدوین گردد، که حقوق کودک، والدین کودک و فرزندپذیران در آن رعایت شود. به طوری که کودک جهت سرپرستی با رعایت شرایط و حقّ تقدّم حقوق کودک به فرزندپذیر واگذار گردد. با این اقدام، جلوی بیع و واگذاری کودک به صورت غیر قانونی گرفته می شود. ما نمی خواهیم کودک فروخته شود و همه سرمایه و حقوق نسبی اش از دست برود. یعنی یک قانون داشته باشیم به نام حمایت از کودکان بی سرپرست و قانون دیگری برای حمایت از کودکان بدسرپرست. چون این دو دسته از کودکان، مواضع شرعی و قانونی متفاوتی دارند که باید از هم جدا گردند. در مجموع در فرزند خواندگی باید به مباحث فقهی و دینی توجه داشت چرا که دین و شرع،برنامه ای جامع و کامل برای زندگی سعادت مندانه دارد.