برای محو کردن پیام کلیک کنید.
برای محو کردن پیام کلیک کنید.
تصویر خبر 1142

دیدگاه آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی (حفظه الله) درباره تغییر جنسیت

به طور کلی دو جنسی‌ها (هرمافرودیت ها) به چهار دسته تقسیم می‌گردند:

1- دو جنسی‌های حقیقی که هم بیضه و هم تخمدان دارند و بسته به آن که مشخصات مردانه در آن‌ها قوی‌تر باشد یا زنانه با عمل جراحی به صورت مرد با زن در خواهند آمد.

2ـ شبه دو جنسی‌ها با ظاهر زنانه که در حقیقت مرد هستند و به آسانی درمان می‌شوند و جنس حقیقی خود را پیدا خواهند کرد.

3ـ شبه دو جنسی‌ها با ظاهر مردانه که واقعا زن هستند و با درمان به جنس واقعی خود دست خواهند یافت.

4ـ عدم رشد غدد جنسی

بفرمایید:

سؤال 1- آیا انجام عمل جراحی برای مشخص کردن جنسیت واقعی شرعا جایز است؟

پاسخ- انجام عمل جراحی در این فرض واجب است.

سؤال 2- اگر کسی برای امر ازدواج با پزشک مشورت کند و پزشک مشکل دو جنسی بودن را بفهمد، وظیفه‌اش چیست؟ آیا باید واقعیت را بر زبان آورد، یا این که چون ممکن است گفتن واقعیت منجر به بر هم زدن ازدواج شود، کتمان سِرّ بر پزشک لازم است؟

پرسش 3- اگر ازدواج صورت گرفته باشد و زن یا مرد دو جنسی باشند و پزشک از حقیقت امر آگاه شود وظیفه‌اش چیست؟ کتمان سِرّ یا افشای آن؟ (با توجه به این که هر شق مسأله پیامد خاص خود را دارد).

پاسخ 2و 3- بر پزشک لازم است که حقیقت را بیان کند تا ایشان مرتکب فعل حرام نشوند.

پرسش 4-  در صورتی که غدد جنسی مردانه یا زنانه رشد نکرده باشند و با تجویز پزشک جنسیت بیمار مشخص شود، این کار شرعاً چه حکمی دارد؟

پاسخ- تا جنسیت روشن نشود ازدواج جایز نیست. البته پزشک اگر بتواند به معالجه، یکی از دو جنسیت را تقویت کند اشکالی ندارد.

پرسش 5-  بر فرض جایز بودن عمل جراحی تغییر جنسیت یا مشخص کردن، آن صرف اعلام رضایت کافی است یا باید از مراجع قانونی و اولیای وی یا .... نیز کسب اجازه کرد؟

پاسخ- چنان‌چه در امثال این جراحی‌ها لزومی برای کسب اجازه نباشد اشکال ندارد.

پرسش 6-  بر فرض انجام عمل تغییر جنسیت با مشخص کردن نوع جنسیت، آثار آن از قبیل طلاق، نفقه، مهر، حضانت اولاد و..... چیست؟

پاسخ- همه این آثار برآن شخص مترتب می‌شود و در صورت تغییر جنسیت طرفین، صیغه ازدواج مجدد لازم است. همیشه موفق باشیدو 31/4/1381.[1]

پرسش 7- در مورد تغییر جنسیت با توجه به این که از نظر طبی این عمل (در غیر از خنثی) به تعبیر اطبا تنقیص جنسیت محسوب میشود، بعضاً با مواردی اطبا مواجه‌اند  که شخص از نظر ظواهر بدون هیچ شبهه‌ای یا مرد یا زن، ولی دارای تمایلات، احساسات، و عواطف جنس مخالف است. بسیاری از این افراد می‌گویند: اگر این تغییر صورت نگیرد انتحار (خودکشی) خواهیم کرد (و تا به حال 2 بار این مسأله پیش آمده) و با توجه به این که آمارهای علمی نشان می‌دهد این گونه افراد 6 الی 16 ماه بعد، از وضعیت جدید پشیمان خواهند شد. آیا اطبا در این‌گونه موارد که با تهدید انتحار مواجه‌اند، می‌توانند از باب این‌که حفظ نفس مقدم بر حفظ عضو است، این عمل را انجام دهند؟ و آیا اصولا این عمل برای خود چنین شخص حرام است یا جایز؟

پاسخ- تغییر جنسیت دو صورت دارد: گاهی ظاهری و صوری است؛ یعنی اثری از آلت جنس مخالف در او نیست، فقط یک جراحی صوری در او انجام می‌گیرد و چیزی شبیه آلت جنس مخالف ظاهر می‌گردد این کار جایز نمی‌باشد، و گاه واقعی است، یعنی با جراحی کردن عضو تناسلی مخالف ظاهر می‌شود. این کار ذاتاً جایز است و محذور شرعی ندارد. مخصوصا در موردی که آثار جنس مخالف در او باشد، اما چون این جراحی نیاز به نظر و لمس دارد، تنها در موارد ضرورت مانند آن چه ذکر کرده‌اید مجاز است.[2]

پرسش 8- اگر مردی در اثر عدم تربیت صحیح و عدم مراعات مسایل شرعی در خانواده، در کودکی لباس زنانه پوشیده و حالا که بزرگ شده خود را زن می‌داند و با استفاده از داروهای شیمیایی حالات زنانه در او تقویت شده و درخواست تغییر جنسیت می‌کند، آیا جایز است تغییر جنسیت بدهد؟

پاسخ- همان طور که در بالا گفته شد تغییر جنسیت صوری جایز نیست، ولی اگر جنسیت واقعی او خلاف آن است که در او ظاهر می‌باشد، تغییر آن جایز، بلکه گاه واجب است.[3]

پرسش 9- تغییر جنسیت از نظر شرع چگونه است؟

پاسخ- تغییر جنسیت ذاتاً خلاف شرع نیست، ولی باید از مقدمات مشروع استفاده شود؛ یعنی نظر به عورت و لمس آن لازم نیاید مگر این که به حد ضرورت هم چون ضرورت مراجعه به طبیب رسیده باشد که در این صورت جایز است.

پرسش 10- دختری از کودکی لباس مردانه می‌پوشیده و حالا که بزرگ شده خود را مرد می‌داند و با استفاده از داروهای شیمیایی حالات مردانه در او ایجاد شده و با مراجعه به پزشک درخواست تغییر جنسیت خود را نموده است. آیا پزشک مجاز به تغییر جنسیت می‌باشد؟

پاسخ- تغییر جنسیت اگر صوری باشد جایز نیست، ولی اگر واقعی باشد ( این امر در افراد دو جنسی واقع می‌شود) به عنوان درمان و ظاهر شدن جنسیت واقعی جایز و گاه واجب است.[4]

پرسش 11- مردی به علت این‌که در گذشته علاقه زیادی به بازی با دختران داشته و به جهت این‌که صاحب فرزندی در زندگی مشترک خود نگردیده و به خاطر لجبازی در برخی مسایل با دوستانش تصمیم به تغییر جنسیت می‌گیرد. وی بدون اطلاع خانواده‌اش قریب به شش ماه داروهای هورمونی زنانه مصرف نموده و جهت محکم نمودن تصمیم خویش با روان شناسی مشاوره نموده است. ابتدا با طرح مسایلی دروغ در خانواده از قبیل این‌که به گفته پزشکان قلب من زنانه است و مانند آن، قصد آماده سازی زمینه کار را داشته است. پس از مدتی با اغفال خانواده‌اش موفق می‌شود خانمش را طلاق بدهد و در گام بعدی برای اولین بار لباس زنانه می‌پوشد و با آراستن شکل ظاهری خویش به شکل زنان به منزلشان می‌آید که با عکس العمل تند والدین روبه رو می‌شود، ولی نه تنها عقب نشینی نمی‌کند، بلکه تهدید می‌نماید که اگر به آرزویش نرسد انتحار خواهد کرد، بالاخره تغییر جنسیت داده و با تغییر نام خود با مردی ازدواج می‌کند. حکم این مسأله چیست؟

پاسخ- چنان‌چه قبلاً هم گفته ایم، تغییر جنسیت دو صورت دارد:

گاهی صرفا ظاهری و صوری است، یعنی اثری از آلت جنس مخالف نیست، بلکه فقط یک جراحی صوری انجام می‌گیرد و چیزی شبیه آلت جنس مخالف ظاهر می‌گردد، این کار حرام است و باید بشدت از آن پرهیز نمود و اگر ازدواجی براساس آن صورت بگیرد، حرام و باطل است و حد شرعی دارد.

ولی گاه واقعی است؛ یعنی با جراحی کردن، عضو تناسلی مخالف ظاهر می‌گردد. این کار ذاتا جایز است و محذور شرعی ندارد، مخصوصا در مواردی که آثار جنس مخالف در او باشد. اما چون این جراحی نیاز به لمس و نظر دارد، تنها در ضرورت جایز است.[5]

پرسش 12- اگر زن و شوهر با هم در یک زمان تغییر جنسیت دهند، حکم ازدواج قبلی آنها چیست؟

پاسخ- اگر تغییر حقیقی باشد زوجیت بلافاصله فسخ می‌شود و می‌توانند مجددا عقد ازدواج در شکل جدید بخوانند، ولی احتیاط آن است زمان عدّه بگذرد.[6]

کلامی دیگر از آیت‌الله مکارم شیرازی در باره تغيير جنسيت

آیت الله مکارم شیرازی، یکی از مفاسد دنیای امروز را تغییر جنسیت‌های کاذب دانست و یادآور شد. عده‌ای به خاطر خوشگذرانی و از روی تفنن، تمایل به تغییر جنسیت خود یافته‌اند  که این بلای دنیای امروز است.

به گزارش خبرگزاری فارس به نقل از رسا، آیت الله ناصر مکارم شیرازی در ادامة سلسله بحث‌های خود در مدرسة حضرت علی بن ابیطالب (علیه السلام) با انتقاد از گرایش برخی به تغییر جنسیت گفت: امروزه در غرب با استفاده از هورمون‌های جنس مخالف، امکان تغییر جنسیت براحتی فراهم آمده است. متأسفانه در میان جوانان‌ها نیز دیده می‌شود که عده‌ای معدود از نظر ظاهری تمایل به جنس مخالف پیدا می‌کنند، مثلا برخی پسران با آرایش زنانه در جامعه حاضر می‌شوند و رفتار زنانه دارند.

وی با بیان این‌که در مورد این معضل پدران و مادران نیز مقصرند، افزود:  زیرا از خردسالی، لباس دخترانه بر تن پسران می‌کنند. بی توجهی به نوع پوشش و لباس کودک در تربیت وی اثر گذار است و به مرور، این کودک تمایل به جنس مخالف خود پیدا می‌کند. پدران و مادران گاه پسر را نوازش‌های دخترانه می‌کنند. این پسر بر اثر پوشیدن لباس و این تربیت نادرست، به مرور زمان تمایلات دخترانه پیدا می‌کند و این مسأله بسیار خطرناک است.

این مرجع تقلید فتوای خود را در مورد تغییر جنسیت چنین اظهار داشت: تغییر جنسیت‌های حقیقی مربوط به افرادی است که دو جنسی هستند که پزشکان و کارشناسان یک جنس را حذف می‌کنند، جنس اصلی می‌ماند و جنس فرعی حذف می‌شود. اما دربارۀ سایر افراد جامعه که دو جنسی نیستند، تبدیل مرد به زن و زن به مرد جایز نیست.

وی ادامه داد: تغییر جنسیت‌های صوری امروز یک نوع بیماری خطرناک است و کار بسیار غلطی است. با این کار تغییر واقعی ایجاد نمی‌شود، بلکه فرد به یک آدم بی خاصیت و بی اثر تبدیل می‌شود. وی در باب پیشینه تاریخی این بحث به قضاوت‌های حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) اشاره کرد.[7]



[1]. مرکز تحقیقات فقهی قوۀ قضائیه، گنجینة سؤالات فقهی قضایی، سؤال شماره 5868.

[2]. مرکز تحقیقات فقهی قوۀ قضائیه، گنجینة سؤالات فقهی قضایی، سؤال شماره 5280.

[3]. همان، سؤال شمارة 6293.

[4]. آیت الله ناصر مکارم شیرازی، مجموعه استفتاء آت، تهیه و تنظیم ابوالقاسم علیان نژادی، ج 1, ص 470-472؛ همو، رسالۀ احکام برای بانوان، تهیه و تنظیم علیان نژادی، ص 235-236؛ سید حسین الحسینی، احکام المغتربین، ص 449؛ و دکتر سید حسین فتاحی معصوم، مجموعۀ مقالات و گفتارهای دومین سمینار دیدگاه‌های اسلام در پزشکی، ج 2، ص 786.

[5].آیت الله ناصر مکارم شیرازی، استفتاءآت جدید، تهیه و تنظیم علیان نژادی، ج 2، ص 618..

[6]. همان، ص 619، همو، رساله احکام برای بانوان، تهیه و تنظیم ابوالقاسم علیان نژادی، ص 236.

[7]. روزنامه رسالت، 2/8/1384، گزیدة جراید (جامعة مدرسین حوزة علمیه قم) ش 374، تاریخ 4/8/1384، ص 2.